نوآوری در کسب و کار یکی از پیچیدهترین چالشهای کارآفرینانی است که میکوشند در جهان دیجیتال امروز طرحی نو بسازند. آنان اغلب با این پرسش دشوار مواجهاند که چگونه باید ایدههای کسبوکاری را شکار کنند و آن را گسترش بدهند؟! ما در این مقاله از مجموعه مقالات بیزآپس سرنخهایی به دست خواهیم داد که میتوانند شما را از یک ایده به سوی یک کسب و کار موفق هدایت کنند.
بیزآپس یک پلتفرم برگزار رویداد بر پایه هوشمصنوعی بصورت کاملا نوآورانه به کسب و کار شما کمک می کند تا بتوانید به راحتی شبکه سازی در کسب و کار خود را شروع کنید. ارتباطات در دنیای امروز نقش بسیار زیادی در توسعه کسب و کارها دارد. جهت مشاوره و کسب و اطلاعات بیشتر می توانید با کارشناسان ما تماس بگیرید: ۰۲۱۲۲۵۱۷۷۴
چطور از یک ایده به نوآوری در کسب و کار برسیم؟
بگذارید چند قدم به عقب برگردیم و پیش از پاسخ دادن به سوال بالا، بپرسیم ایدههای کسبوکاری از کجا میآیند؟! در میان کارآفرینان موفق و برجسته، ایدهی خوب راهحلی است که به نیازهای گروهی از جامعه پاسخ دهد. پس پیش از آغاز یک طوفان فکری بهتر است از خود بپرسید:
- چطور میتوانم فرایند موجود را سادهتر کنم؟
- چگونه دسترسی به این محصول و یا آن سرویس را آسانتر کنم؟
- چه اشکالاتی را چگونه میتوانم برطرف کنم؟
- چگونه از موجودیام برای رفع نیاز مردم بهره ببرم؟
سوالات فروتنانهای از این دست میتوانند شما را یک قدم به نوآوری در کسب و کار نزدیک کنند. بیتردید طوفان فکری شروع خوبی برای ایدهپردازی پیرامون سوالات بالا است اما به خاطر داشته باشید، که ایدههای به دست آمده از طوفان فکری بدون تحقیق در مورد کسب و کار نواورانه و همینطور پژوهش بازار هرگز به مرحلهی اجرا نخواهند رسید. در واقع به واسطهی تحقیق بازار است که شما ایدهها را هرس و پروار میکنید.
اینجا در پرسشهایی که پاسخشان شما را به ایدههای تجاری نواورانه میرسانند، کنکاش میکنیم و بعد چند نمونه از مهمترین مثالهای نوآوری در کسب و کار را مورد بررسی قرار میدهیم.
چطور میتوانیم از نوآوری در کسب و کار برای سادهتر کردن فرایند موجود استفاده کنیم؟
نقطهی شروع خوبی است: چطور میتوانم کار را آسانتر کنم؟
یک کسبوکار موفق در هر حیطهای میتواند نیازهای مشتری را برآورده سازد. یعنی یک کسبوکار موفق محصول و خدماتی را در بازار عرضه میکند که زندگی روزمرهی مشتریان را تحتتاثیر قرار میدهد و سادهتر میسازد. در نتیجه لازم نیست حتما به سراغ ایدههای پیچیده و غامض بروید، گاهی یک ایدهی ساده نیز میتواند نوراوری در کسب و کار را تحقق ببخشد، مثلا HelloFresh.
اگر اهل آشپزی باشید و یا احتمالا تا به حال ناگزیر بودهاید در میان کارهای دشوار روزمره، خودتان دست به کار شوید و چیزی برای ناهار ظهر و شام شب سرهم کنید، کسبوکار HelloFresh را میشناسید. HelloFresh به مردم یاد میدهد چطور غذا درست کنند و همینطور یکسری ماده برای غذا درست کردن در اختیارشان میگذارد.
کلایتون کریستنس، استاد مدرسهی کسبوکار هاروارد، میگوید هر شغلی بر پایهی مشکلات و نیازهایی بنا شده است که مردم از فقدانش به سختی افتادهاند. HelloFresh خوراک مردمان پرمشغلهای است که برای طبخ غذا به اندازهی کافی وقت ندارند.
شما یک مشکل را شناسایی میکنید، راهحلش را میسازید و نیروهایی را برای حل آن مشکل براساس آن راهحل نوآورانه به استخدام در میآورید- این کاری است که کارآفرینان موفق از خلال نوآوری در کسب و کار انجام میدهند.
چگونه دسترسی به این محصول و یا آن سرویس را آسانتر کنیم؟
میدانید Airbnb چطور شکل گرفت؟
چسکی و گیبا، هر دو از بنیانگذاران Airbnb، متوجه شدند که چقدر سخت میشود در شهرهایی مثل سانفرانسیسکو جا پیدا کرد. پس تصمیم گرفتند پلتفرمی بسازند که افراد را از سراسر دنیا برای اجارهی اتاقهای اضافه به هم متصل کنند. به همین سادگی!
نه اینکه پیش از آن هیچ اتاقی برای مسافران وجود نداشت، نه! فقط اجارهی این اتاقها مسافران را سخت به دردسر میانداخت. در نتیجه چسکی و گیبا با Airbnb دسترسی به آن را سادهتر کردند: راهحلی برای اجارهی کوتاهمدت اتاقها.
شما نیز میتوانید بگردید و سرویسها و محصولات کمتر در دسترس را پیدا کنید و ببینید چطور میشود آنها را دسترسیپذیرتر کرد. پاسخ به این پرسش یکی دیگر از عزیمتگاههای کارآفرینان موفق برای نوآوری در کسب و کار است.
در مسیر نوآوری کسب و کار چه اشکالاتی را باید برطرف کنیم؟
برای خلق نوآوری در کسب و کار نیاز نیست که به یک ایدهی عجیب و چندوجهی چنگ بزنیم. گاهی شناسایی اشکالات در دسترسی مخاطب به راهکارها میتواند سرآغاز خوبی برای راهاندازی یک کسبوکار باشد. شما از چه حوزهای در کسبوکار خوشتان میآید و کدام کسبوکار را تحسین میکنید؟
آیا کسبوکار مورد نظر شما بیعیب و نقص است؟ بیتردید خیر! بیایید نواقص آن کسب و کار را بسنجید. ببینید چطور میتوانید این نواقص را از سر راه بردارید. در این مسیر چهار عامل زیر را در نظر بیاورید:
۱. فرآیند تحویل
گفتیم که لازم نیست ایدهی کسبوکار شما یک چیز کاملا جدید باشد- فقط باید یک نیاز را برطرف کند. اگر بتوانید راه راحتتری برای ارائهی خدمات موجود پیدا کنید، یک کسبوکار جدید خلق کردهاید. مثلا نگاهی به Uber بیندازید.
دهههاست که تاکسیها که در معابر شهری سراسر دنیا در حال تردد هستند. پیش از تاکسیها نیز کالسکهها وظیفهی حمل و نقل عمومی را درست به همین ترتیب برعهده داشتند. پس نوآوری در کسب و کار حمل و نقل عمومی بسیار دشوار به نظر میآید. وقتی به Uber نگاه میکنید، میبینید این شرکت نیز سرویس جدیدی به حمل و نقل عمومی اضافه نمیکند- خبری از تردد سفینهی فضایی در شهر و یا چیزی شبیه به آن نیست! Uber تنها خدمات موجود در حوزهی تاکسیرانی را به چالش کشیده و برای چالشها راهحلی پیدا کرده است: متصل ساختن رانندگان و مسافران از خلال یک اپلیکیشن ساده.
با وجود این وقتی لیستی از مثالهای نوآوری در کسب و کار درست میکنید، نمیتوانید به این راحتیها Uber را نادیده بگیرید. در نتیجه هیچ محدودیتی برای نوآوری در کسب و کار وجود ندارد. شما با شناسایی یک نقص در سیستم میتوانید تحولی شگرف در یک بازار ایجاد کنید.
آیا تا به حال به چرخهی تامین یک آجر ساده فکر کردهاید؟! فکر میکنید اشکال کار در کجاست؟ برای حل این مشکل چه راهکاری دارید؟
۲.جغرافیا
کمپانی Didi وقتی در چین راه افتاد که Uber مدتها پیشتر در سراسر دنیا شروع به کار کرده بود- تنها مسئله این بود که Uber در چین خدمتی عرضه نمیکرد. به همینخاطر Didi از همان ساز و کار استفاده کرد و یک اوبر چینی راه انداخت. پس شکافهای جغرافیایی نیز میتوانند یکی از عزیمتگاههای مهم در خلاقیت در کسب و کار باشند.
شما چه محصولات و خدماتی را در کشورهای دیگر مصرف و یا تجربه کردهاید که فکر میکنید جایش در جامعهتان خالی است؟
۳. هزینه
چه کاری میتوانید انجام دهید که هزینهی یک محصول و یا سرویس را پایین بیاورید؟ اگر محصولاتی مثل دوربینهای امنیتی گران است، چگونه میتوان با پایین آوردن قیمت دسترسی راحت مردم به آن را امکانپذیر کرد.
برند Wyse براساس منطق هزینه تاسیس شد. ماجرا این است که چهارتا کارمند از شرکت آمازون به این فکر افتادند که میشود دوربینهای امنیتی با کیفیتی تولید کرد و آنها را با یک/ دهم قیمت در بازار فروخت. دست به کار شدند و بعد از یک سال یک میلیون دوربین امنیتی فروختند- این همان موفقیتی است که از نوآوری در کسب و کار انتظار میرود.
اگر میخواهید قیمت را پایین بیاورید، باید هزینهی تولید را کاهش دهید و اگر خواستید هزینهی تولید را کم کنید، باید اطمینان کسب کنید که در اینصورت کیفیت فدای هزینه نمیشود.
۴. تجربهی مشتری
برای خلاقیت در کسب و کار میتوانید بر روی موضوع بهبود تجربهی مشتری تمرکز کنید. کمی بالاتر راجع به تجربهی Airbnb حرف زدیم. دیدید چگونه این کمپانی با یک پلتفرم ساده، تجربهی مشتری در اجارهی کوتاهمدت اتاقها و خانهها را ارتقا داده است. بگذارید مثال دیگری بیاوریم تا نوآوری در کسب و کار بر مبنای تجربهی مشتری را تکمیل کنیم.
روزی بنت سانتوس متوجه شد که ۱۱ درصد از ظرفیت صنعت توریسم را زنان در بر میگیرند. این زنان اغلب با مشکلاتی نظیر امنیت و ناهنجاریهای جنسیتی در طول سفر دست به گریباناند. فکر کرد چطور میشود تجربهی آنان از سفر را ارتقا داد؟ شرکت Wanderful را تاسیس کرد.
اگر فرصتی برای بهبود تجربهی گروه خاصی از افراد وجود دارد، دست دست نکنید.
آیا برای نوآوری در کسب و کار زمان چرخش فرا رسیده است؟
ایدههای اولیه حکم سیبی را دارند که در هوا رها میکنی. این سیب تا پایین برسد، کلی چرخ میزند. در نتیجه شما نیز گاهی ناگزیرید ایدههایتان را براساس واقعیتهای اجتماعی و اقتصادی چکشکاری کنید.
گاهی حضور تکنولوژیهای جدید ایدههای شما را به سمت و سویی جدید سوق میدهد. مثل نتفلیکس که به منظور فراهمساختن امکان اجارهی فیلم بدون مراجعه به فروشگاهها راه افتاد. نتفلیکیس دیویدیهای فیلم را توی یک پاکت میگذاشت و میبرد دم در خانهی مردم. این رویه ادامه داشت تا اینکه در سال ۲۰۰۷ تکنولوژی استریم به وجود آمد. بنیانگذاران نتفلیکس تصمیم گرفتند از این تکنولوژی برای چرخش کسبوکار به سوی یک سرویس جدید بهره بگیرند.
وقتی پیشرفتهای تکنولوژیک به وجود میآیند، به این فکر کنید که چگونه مدل کسبوکار فعلی شما میتواند به سمت استفاده از نوآوری در کسب و کار به عنوان یک نیروی پایدار تغییر جهت بدهد.
مثل یک کارآفرین فکر کنید
نوآوری در کسب و کار آنگونه که به نظر میآید، سخت نیست. تنها کافی است سوالات مناسبی طرح کنید و در پی پاسخ دادن به این سوالات، ایدههای جدیدی بسازید. ببینید کدامیک از ایدهها نیازهای بازار را برطرف میکنند، تجربهی مشتری را بهبود میبخشند و دسترسی آنان به محصولات را ارتقا میدهند.